Web Analytics Made Easy - Statcounter

بر همین اساس، به تصویر کشیدن تاریخ جعلی درباره پیامبران الهی و غیرالهی که براساس روایات و داستان‌های عبرانی و عهد عتیق قرار داشت، از اصلی‌ترین و محوری‌ترین بخش‌های این مسیحاگرایی یا نگرش آخرالزمانی بود. به‌خصوص موضوع زندگی، برانگیخته شدن و تصلیب حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام که یکی از دیرینه‌ترین موضوعات تاریخ سینما به شمار آمده و تقریبا از همان اوان پیدایش هنر هفتم و دوران سینمای صامت تا به امروز، به انحاء مختلف و از زوایای گوناگون و توسط بسیاری از فیلم‌سازان برجسته تاریخ سینما، جلوی دوربین و بر پرده سالن‌های سینما رفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ادای یک وظیفه

براساس آمار موجود، تاکنون بیش از ۲۵۰ فیلم درباره حضرت عیسی علیه‌السلام، حدود ۱۲۰ فیلم درباره حضرت موسی علیه‌السلام، ۴۰ فیلم با موضوع بودا و ۸۹ فیلم هم درباره سایر پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم، حضرت یوسف و حضرت داوود علیهم‌السلام ساخته شده است. به‌طوری‌که گویا اغلب فیلم‌سازان بزرگ تاریخ سینما از هر طیف و قوم و ملیت و اندیشه، وظیفه خود دانستند که به‌گونه‌ای به ماجرای پیامبران بپردازند، از کارل تئودور درایر دانمارکی و دیوید وارک گریفیث (ملقب به پدر سینما) و سیسیل ب دومیل و ویلیام وایلر آمریکایی تا لوییس بونوئل اسپانیایی و پی یر پائولو پازولینی و فرانکو زفیره لی ایتالیایی و دنیس آرکاند کانادایی و تا نیکلاس ری و جرج استیونس و هنری کینگ و نورمن جویسون و مارتین اسکورسیزی آمریکایی و بروس برسفورد استرالیایی و تا ژآن ژاک آنو فرانسوی و برناردو برتولوچی و دارن آرنوفسکی کابالیست و ریدلی اسکات و مل گیبسون و...

این پرداخت ها، شیوه‌ها و فرم‌های مختلفی داشت؛ نقل کامل زندگی پیامبران که جزئیات تولد و بعثت و معجزات و ارتباط با یاران و حواریون و بعضا قدیسین (مانند سن فرانسیس و برنادت و ترز و ...) را در بر می‌گرفت یا با اشاراتی مختصر و یا حکایتی از آن‌ها را در پس‌زمینه داستان اصلی فیلم قرار داشت و بالاخره خلق شخصیت‌ها و کاراکتر‌ها و قهرمان‌هایی در داستان‌های خیالی که به لحاظ خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی و تاریخی بر شخصیت پیامبران منطبق می‌شدند. از این طریق نوعی از فیلم در سینما پدید آمد که امروزه محور تولیدات جریان اصلی سینمای غرب به خصوص هالیوود را تشکیل می‌دهد به نام سینمای آخرالزمانی!

سینمایی گریزان از باور‌های مردم

اما برخلاف سینمای غرب، سینمای ایران به ساخت فیلم درباره پیامبران الهی چندان روی خوشی نشان نداده است. اگر‌چه به‌نظر می‌رسد که این کاستی سینمای ایران، گویا به رویکرد کلی آن باز می‌گردد که از هر نوع پرداخت به باور‌ها و ریشه‌ها و اعتقادات و ارزش‌های مردم ایران گریزان بوده و هست. از همین روی علیرغم وجود ده‌ها هزار بزنگاه تاریخی در گذشته و حال این سرزمین، هزاران قهرمان و شخصیت تاریخی و گنجینه‌ای از فرهنگ و ادبیات و هنر، سینمای ایران به جز موارد اندک و جرقه‌هایی نادر، کمترین توجه را به این خزانه بزرگ روا داشته است. در همان موارد اندک نیز سازندگان آثار برگرفته و ملهم از ارزش‌ها و باور‌های مردمی، به فیلمساز حکومتی و ایدئولوژیک و سفارشی و تابع روایت رسمی متهم شده‌اند. 

اگرچه با پیروزی انقلاب اسلامی دست محافل خاص سیاسی و فکری از سینمای ایران کوتاه شد و اگرچه مدیران انقلابی، مسئولیت آن را برعهده گرفتند، اما تفکر و تجدد وارداتی که از اوایل دوران قاجار فضای اجتماعی و فرهنگی این جامعه را هدف قرار داده بود، همچنان رواج داشت و آن معیار‌های سکولار و اومانیستی که از ابتدا در سینمای ایران برای هویت‌زدایی تزریق شد، همچنان به قوت خود باقی ماند. البته در این میان بودند مدیران و مسئولان و دست اندرکاران و هنرمندان متعهد و انقلابی که تمام تلاش و مساعی خویش را به کار بستند تا سینمایی در خور انقلاب اسلامی و متناسب با گفتمان آن ایجاد کنند. در این مسیر جرقه‌هایی هم ایجاد شد و فیلم‌هایی هم ساخته شد، اما این حرکت به یک جریان در سینمای ما تبدیل نگردید.

از همین روی، جوانان انقلابی هم که در سال‌های پس از انقلاب وارد سینمای ایران شدند، تحت تأثیر همان تفکر سکولار قرار گرفته و از گرایش به سمت و سوی آثار انقلابی و اعتقادی باز ماندند، تا از سوی جریان شبه‌روشنفکری حاکم بر رسانه‌ها، متهم به فیلمساز حکومتی و سفارشی نشوند.

 به‌همین جهت است، سینمایی که باید ویترین اسلام و انقلاب در ام‌القرای جهان اسلام باشد، پس از گذشت ۳۵ سال به ساخت فیلمی درباره پیامبرش روی آورد و طی مدت ۴۴ سال تنها ۳ فیلم درباره واقعه عظیم عاشورا جلوی دوربین برده که یکی از آن‌ها پس از ۱۰ سال هنوز رنگ پرده‌های سینما را ندیده است! 

ماحصل تولیدات این ۴۴ سال عبارت است از: 
تک فیلم‌هایی درباره حضرت ایوب به نام «ایوب پیامبر» (مرحوم فرج‌الله سلحشور)، حضرت مریم عذرا سلام‌الله‌علی‌ها تحت عنوان «مریم مقدس» (شهریار بحرانی)، زندگی حضرت عیسی‌بن‌مریم علیه‌السلام با نام «بشارت منجی» (مرحوم نادر طالب‌زاده)، حضرت ابراهیم علیه‌السلام تحت عنوان «ابراهیم خلیل‌الله» (محمدرضا ورزی) و حضرت سلیمان نبی علیه‌السلام، به نام «ملک سلیمان» (شهریار بحرانی).

همه بضاعت سینمای ۴۴ ساله پس از انقلاب اسلامی درباره پیامبران الهی همین است! ضمن اینکه انیمیشن‌هایی هم با نام «خورشید مصر» درباره حضرت یوسف علیه‌السلام، "شاهزاده روم" درباره مادر حضرت حجت علیه السلام، "فهرست مقدس" درباره اصحاب اخدود و "فیلشاه" که به ماجرای ابرهه و اصحاب فیل و حمله به مکه مکرمه در سال تولد پیامبر اسلام اشاره داشت، به اکران عمومی درآمدند.

تجربه‌های کوچک، اما موفق

اما در مسیر ساخت و تولید این گونه آثار سینمایی، موانع بسیاری هم تراشیده شد، علاوه بر مسائل مالی و تامین هزینه‌های ساخت آثار یاد شده که اغلب به دلیل گستردگی و حجم تولید، سرمایه بالایی نسبت به دیگر فیلم‌ها می‌طلبید و همچنین اعمال برخی کج سلیقگی‌ها و سوء مدیریت ها، مانع دیگری که بر سر راه نمایش بین المللی این دسته از فیلم‌ها بوجود آمد، از جمله درباره فیلم فاخر و قابل تأمل "محمد رسول‌الله"صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم ساخته مجید مجیدی، تکفیر و تحریم از سوی برخی نهاد‌های به اصطلاح اسلامی در کشور‌های منطقه یا غیر منطقه بود و باعث شد فیلم یادشده در بسیاری از کشور‌های مسلمان و غیر‌مسلمان که خواستار نمایش آن بودند، اکران نشود. 

شدت این تحریم‌ها و تکفیر‌ها به حدی بود که حتی در مراحل فیلمبرداری، سازندگان آن نتوانستند از لوکیشن هندوستان برای صحنه‌های حمله سپاه ابرهه استفاده نمایند. به‌نظر می‌آید اساس مخالفت و تکفیر و تحریم مراکز و اشخاص یادشده، تصویر ناب و جذابی بود که فیلم"محمد رسول‌الله" صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم ورای همه تحریفات و سانسور غرب صلیبی/صهیونی، از پیامبر اسلام نشان داد. تصویری به شدت انسانی و الهی و تأثیرگذار که درکنار نشان دادن توطئه‌های کانون‌های صهیونی، روایتی امروزی و سینمایی از دوران کودکی حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم بر پرده سینما برد و بخشی از تاریخ پنهان‌مانده دوران زندگی پیامبر اکرم را با نگرشی توحیدی و ابراهیمی (که سیره پیامبران اولوالعزم الهی را نیز شامل می‌شد) به تصویر کشید.

مخاطب تشنه‌ واقعیت

اما استقبال و فروش خیره‌کننده‌ چنین آثاری در داخل و خارج از کشور (در همان فرصت‌های اندکی که به دست آورد) نشان از تشنگی مردم و مخاطبان ایرانی و غیر ایرانی برای تماشای آثار سینمایی با نگرش توحیدی و روایتی صحیح درباره پیامبران الهی به خصوص پیامبر عظیم‌الشان اسلام داشته و دارد. این همان نقطه وحدت‌آمیز و رهایی‌بخش برای ملت‌های مختلف جهان اسلام و همچنین ملل آزادی‌خواه و استقلال‌طلب است که غوغای رسانه‌های غرب صلیبی_صهیونی، فضایی سرسام آور برای‌شان بوجود آورده تا از شنیدن و دیدن واقعیات و حقایق محروم باشند.

امروز علی‌رغم خواست کانون‌های سلطه‌گر و توطئه‌ها و نقشه‌های گسترده و عملیات روانی وسیع آن‌ها، ابزار و وسایل ارتباطی مختلف و متعددی وجود دارد که از آن طریق می‌توان روایات و حکایات ناب توحیدی از زندگی پیامبران را به‌وسیله آثار سینمایی و تلویزیونی به علاقه‌مندان و مخاطبان این فیلم‌ها و همچنین بریدگان و خستگان از تمدن افسارگسیخته غرب امروز عرضه داشت و جبهه تازه‌ای از جنگ نرم را در برابر تهاجم فرهنگی دشمن ایجاد نمود.

به خواست خدا این جبهه جدید، بسیار کارآمد و مؤثر خواهد بود. از آنجا که به تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ بشریت می‌پردازد که عموما مورد احترام و اعتقاد اکثریت مردم جهان قرار داشته و نقطه مشترک آن‌ها توحید و ایمان به خداوند یکتای یگانه است. همان نقطه‌ای که نص صریح قرآن، همه‌ی پیروان ادیان الهی و ابراهیمی را به وحدت پیرامون آن فراخوانده و فیلم‌هایی با نگرش توحید درباره این شخصیت‌های بزرگ، می‌تواند زمینه آن دعوت را بر پرده سینما فراهم سازد.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: سعید مستغاثی پیامبران سینمای ایران علیه السلام درباره حضرت فیلم درباره شخصیت ها فیلم ها بر پرده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۸۸۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما بدون چهره کارگر ایرانی

این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزش‌گذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشته‌ای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاش‌شان فعالیت نمی‌کنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگ‌تر و کلی‌تر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمی‌توان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.

خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجرایی‌شدن مجموعه‌ای از بایسته‌هاست. بخشی از این بایسته‌ها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصی‌سازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانه‌ها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی‌ از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما به‌خوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفه‌ای و یک کارفرمای حق‌گزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر به‌راحتی نمی‌شود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حق‌شان را خورد. بخشی از این فرهنگ‌سازی را باید هنرمندان کشور به‌دست بگیرند.
 
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینه‌ای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علی‌اشرف درویشیان و محمد‌علی گودینی در این زمینه ارزش‌های ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبان‌گرا و نیز داستان‌های آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملی‌ها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لات‌های قمه‌کش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینه‌ساز ظهور انقلاب‌های کارگری محتوم در جهان می‌دانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. این‌که کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون این‌که امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم این‌که به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیک‌شدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند. 
 
کارگر در سینمای ایران، بی‌چهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود این‌که کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کم‌اعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپ‌های اسلامی‌ در دوره‌هایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دوره‌ها هم تکنوکرات‌های راستگرا بخش مهمی‌ از قدرت را به‌دست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان به‌دنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجسته‌ای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نه‌فقط مورد توجه نبوده‌اند، اصولا بی‌چهره‌اند. همین الان اگر بخواهید چهره‌های سینمایی برجسته در حوزه‌های مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونه‌هایی به ذهن‌تان می‌آید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی‌ شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمی‌آید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بوده‌اند و به همین دلیل برجسته نشده‌اند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است. 
 
کارگری که هست، کارگری که دیده می‌شود
فهرستی از فیلم‌هایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصه‌ها» رخشان بنی‌اعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر‌ هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسب‌ها» بهمن قبادی، «آبادانی‌ها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند می‌گیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبه‌سوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار می‌پیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد»  و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیب‌بر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی،  «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنج‌ستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی‌ و... .

معادل‌سازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلم‌ها، کارگران موضوع فیلم شده‌اند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بی‌پولی‌شان به‌تصویر درآید. در بیشتر فیلم‌های سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفته‌اند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی می‌زنند که برای‌شان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلم‌های ایرانی، به‌خاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است.  البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر می‌گشود، سوژه‌های تازه و جذابی در زندگی همین قشر می‌دید. 

چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلم‌هایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکرده‌ایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاه‌های از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدید‌نظر کند. 

مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سال‌های نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستان‌هایی از دل جامعه،سعی می‌کردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمی‌گشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلم‌هایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونه‌هایی از این دست فیلم‌هاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساخت‌شان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلم‌هایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود می‌کشانند، هم داستان‌هایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی می‌پردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بوده‌اند. این مسیر درسال‌های دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلم‌هایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند. 

منبع: جام‌جم آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ۵ معلم از ۵ دهه سینمای ایران؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • ۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران
  • ۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • کانون «نگاره و سینمای» دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • آب‌های نیلگون، روی پرده نقره‌ای